افسردگی

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

سلام عزیزانم . خوبید ؟ خیلللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللی باید منو ببخشید که این مدت نبودم . شرمنده ! از خودم بگم که تو این مدت چیکار کردم : تو این مدت امتحانای پایان ترم رو به بهترین شکل به پایان رسوندم که خدا رو شاکرم .بعد خانواده محترم مامانبزرگم یعنی خاله و دایی و بچه هاشون اومدن اونم برای امر خیر اخه پسر دایی مامانم عاشق یه دختر تهرانی شده بود اونم تو ههههفففتتت ماه هر چقدر  بهش گفتیم صبر کن تا کاملا همدیگه رو بشناسین میگفت نه جالبتر از اون این بود که اولین عشق زندگیش بود . این اقا پسر ما بچه سر به زیری بود که وقتی با دختر جماعت حرف میزد رنگ و روش میپرید . خلاصه خوب و بد باهم نامزد کردن . و اتفاق دیگه اینکه یه روز کامل رفتم مغازه مهدی و بالا ( خونشون ) نرفتم . پدر شوهرم  خودشو کشت و بازم نرفتم خونشون وقتی مهدی فهمید باباش میخواست منو ببره خونشون  گفت بابام فکر میکنه من اجازه میدم بری بالا ولی اشتباه میکنه . دیدن عفی عذاب الهیه .تا غروب پیش مهدی بودم و ساعت ۹ با هم اومدیم خونه ی ما . تو این هفته از افسردگیم  بگم که به اوج خودرسیده بود ولی امروز خیلی خوبم . دوست جونای خودم عاشقتونم . وقتی میام اینجا ارامش میگیرم . دوستتون دارم . تا پست بعدی خدانگهدار

وضعیت فعلی...
ما را در سایت وضعیت فعلی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arosefarvardin بازدید : 91 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 18:22